انقلاب اسلامی ایران، زمینه سازحکومت موعود جهانی

حضرت امام ‌(ره) با وقوف‌ بر رسالت‌ خطیر و الهی‌ خود، هدف‌ نهایی انقلاب‌ اسلامی‌ را امری‌ فراتر از تغییر حکومت و مسائل اقتصادی؛ یعنی‌ زمینه‌سازی‌ انقلاب‌ جهانی‌ اسلام‌ و فراهم‌ آوردن‌ مقدمات‌ ظهور منجی‌ عالم‌ بشریت‌ حضرت‌ ولی‌عصر (عج) می‌دانستند، و براساس‌ همین‌ اعتقاد، به‌ هدایت‌ و رهبری‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و تحولات‌ ناشی‌ از آن‌ پرداختند.

ایشان در ماه های آخر عمر پر برکت خویش، به صراحت در این زمینه اظهار می دارند: « مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت می باشد که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهاد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار داد… باید دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید، ولى این به آن معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانى اسلام است منصرف کند.

از آنجا که انتظار موعود یا به عبارتی انتظار تحقق وعده الهی در حاکمیت جهانی دین اسلام می‏تواند در احیای هویت اسلامی مسلمانان و مقابله با روحیه خودباختگی و احساس حقارت در مقابل فرهنگ و تمدن مغرب زمین بسیار مؤثر باشد، حضرت امام با ژرف‏اندیشی تمام احیای فرهنگ انتظار را به عنوان یکی از ارکان مهم احیای هویت اسلامی و وسیله‏ای برای تحقق دوباره شوکت مسلمانان در جهان مد نظر قرار داده و در یکی از بیانات خود که در اولین سال استقرار نظام اسلامی ایراد کردند، ضمن بیان مفهوم «انتظار فرج‏» وظیفه منتظران قدوم حضرت صاحب‏الامر (ع) را چنین برشمردند: « ما همه انتظار فرج داریم و باید در این انتظار، خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا بکند و مقدمات ظهور ان‏شاءالله تهیه بشود. »

دستاوردهای انقلاب اسلامی: انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی در جریان مهدویت است که با تأثیرات جهانی خویش، نقشی مهم در زمینه سازی برای ظهور و انقلاب مهدوی(عج) ایفا می نماید. در این راستا مهم‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی را می توان احیای ارزشها، گسترش بیداری اسلامی، برانگیختن روح حقیقت طلبی و جهاد در راه خدا، ترویج تفکر اسلام سیاسی و تقابل آن با ایدئولوژی حاکم بر جهان دانست.

برانگیختن روح قیام و فداکارى و عدم مشروعیت حکومت های ظالم به امید آینده ای بهتر: یکی از مهم ترین دستاوردهاى نهضت امام خمینى، زنده کردن روح فداکارى، فرهنگ شهادت بود که از نهضت امام حسین (ع) الهام گرفته است. این روحیه قدرت اثرگذارى خود را – چه قبل از پیروزى انقلاب، چه بعد از آن – در مبارزه‏هاى بسیار سختى که استبداد داخلی و استعمار جهانى با اتحاد وسیع خود بر ضد آن انجام داده‏اند، نشان داده است. روشن است که زنده شدن این روحیه عامل بسیار مهمى در زمینه سازى انقلاب مهدوى دارد که همانا نابودى ستم، شرک و آزادى مستضعفان و پایان دادن به حاکمیت مستکبران و ستمگران مى‏باشد و این ماموریت دشوارى است که موفقیت در آن بدون چنین روحیه جهادى استوار ممکن نیست، به ویژه آنکه میدان مبارزه‏اى که در آن خواهد جنگید، بسیار گسترده است.

انقلاب اسلامی ایران ثمره جوشش خونهای عاشورا و رویش شکوفه‌های انتظار است و آموزه مهم و حیاتی «عاشورا و انتظار» تأثیر شگرفی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران داشتند؛ عاشورا به عنوان الگوی مبارزه با زشتیها، ستمها و انحرافات و انتظار نیز زمینه سازی برای پذیرش رهبری نائب عام امام زمان بوده است. در این زمینه حامد الگار، تئوری‌پرداز سیاسی که درباره اندیشه‌های سیاسی انقلاب اسلامی ایران متخصص و نظریه‌پرداز است و پیروزی انقلاب اسلامی ایران را با تکیه بر تئوری مذهب تحلیل می‌کند، آن‌گاه که به تحلیل انقلاب اسلامی ایران و ریشه‌های وقوع این انقلاب می‌پردازد، به سه پارادایم و مؤلفه اصلی فکر شیعه اشاره می‌کند:

۱. اعتقاد به مهدویت و مفهوم غیبت

۲. اعتقاد به مفهوم شهادت، برگرفته از قیام امام حسین(ع)

۳. عدم مشروعیت بخشی به تمامی حکومت‌های موجود در عصر غیبت.

وی اعتقاد به مهدویت را رکن اساسی و عامل مهم تمامی جنبش‌ها و حرکت‌های آزادی‌بخش و تحول‌آفرین جوامع شیعه برمی‌شمرد و انقلاب اسلامی ایران را نیز متأثر از همین مؤلفه می‌داند. حامد الگار در کتاب « پیرامون انقلاب اسلامی »، به گونه‌ای ژرف و عمیق به این امر مهم می‌پردازد و بر خلاف بسیاری از دیگر تئوری‌پردازان انقلاب اسلامی که به عناصر دیگری از فکر شیعه اشاره می‌کنند، ریشه‌‌‌های فکری انقلاب اسلامی را بر مسئله مهدویت مبتنی می‌داند. وی با این باور که برای شناخت انقلاب اسلامی باید به این سه مبنای مهم و کلیدی فکر شیعه توجه نمود، در اثبات اهمیت این عناصر اساسی به بررسی تاریخ شیعه از عصر صفویه تا انقلاب اسلامی می‌پردازد و دکترین امامت را که مهدویت از مصادیق آن به ‌شمار می‌رود، بنیاد فکری شیعه و تحقق انقلاب اسلامی ایران یاد می‌کند

انقلاب اسلامی ایران با استمرار و گسترش حاکمیت دین و تفسیر صحیح انتظار ظهور امام زمان(عج) و معرفی معیارهای منتظران حقیقی در فرهنگ شیعه، غبار بدعت و تحریف را از انتظار ظهور و آمادگی برای حکومت جهانی مصلح کل زدود و نسل انقلاب را به تلاش و پویایی در تهیه مقدمات ظهور مهدی موعود(عج) و فراگیر شدن حکومت اسلامی در جهان فرا خواند. بدین ترتیب نهضت امام خمینى آغازگر انقلاب بزرگ اسلامى است‏که دلالت بر گسترش فرهنگ انتظار در جهان اسلام تا زمان ظهور امام مهدی (عج) داشته و این انقلاب در راستای زمینه سازی انقلاب بزرگ مهدوى و یا به عبارتی بخشى از آن بوده و همان هدفهاى استراتژیک آن را در باره برپایى حکومت جهانى اسلام دنبال مى‏کند.

رویکرد به اسلام و معنویت: انقلاب اسلامی با زنده کردن نقش اسلام در دنیا، به ویژه در جهان اسلام و تشکیل یک دولت بر پایه اسلام که با تعهد و پایبندى به ارزشهاى اسلامى به نیازهاى عصر کنونى پاسخ داد، به طور عملى ادعاهاى غرب و غرب‏گرایان را باطل و نابود کرد و این در حالی بود که آنها تلاش براى تشکیل حکومت اسلامى در عصر کنونى را بى فایده مى‏دانستند؛ بدان خاطر که از نظر آنها اسلام در بهترین شرایط خود، یعنى چهارده قرن پیش فقط روش حکومتى خوبى بوده است، اما امروزه توان اداره کردن حکومت را ندارد و نمى‏تواند به نیازهاى این عصر و تحولات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى و نظامى آن پاسخگو باشد.

پیروزی انقلاب اسلامی با رویکرد به معنویت، احیا دین و دین‌گرایی، در دنیایی که با رشد سریع تفکرات الحادی، خدا گریزی، انسان محوری وگرایش برخی کشور‌‌‌‌های جهان به نظام فکری – سیاسی سکولار حاکم بود، نه تنها توانست گفتمان دینی در ایران را تغییر دهد، ‌بلکه شرایط جدیدی را به وجود آورده که حاکی از ورود جهان به دوره ای متفاوت از ادوار گذشته وعصری با ویژگی‌‌‌‌‌های ممتاز دینی ومعنوی است. از دیدگاه بسیاری از تحلیلگران تجدید حیات معنوی و دینی بشر با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران آغاز شده و پیروزی این انقلاب، موجب احیای نقش دین و دینداری در دنیای سکولار شده و با گسترش عظمت و عزت دینداران در سراسر جهان و زمینه سازی حـیات دوباره معتقدین به نقش برجسته دین در اجتماع، جوامع لـیبرال را که همواره در جهت منزوی نمودن و حاشیه رانـدن دیـن و تـعالیم آن حرکت نموده بودند، با تـحولات شگرف و غیرمنتظره‌ای مواجه نمود. در واقع انقلاب اسلامی در دنیای مملو از مکاتب مادی، ضمن گشودن دریچه ای از قدرت معنویات، اعتقادات دینی و مذهبی به روی مردم سایر ادیان، مسلمانان را نیز به آغوش اسلام باز گرداند که این موجبات چالش سایر مکاتب را فراهم آورد.

انقلاب اسلامی ایران « به همگان ثابت کرد که مسئله بازگشت به اسلام تنها یک خیال و نظر نبوده؛ بلکه می‌تواند واقعیت داشته باشد »[۳۷]؛ این در حالی بود که‌ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مسلمانان دنیا تحت تاثیر ایدئولوژی های قدرتهای بزرگ فکر می کردند که اسلام پاسخگوی نیاز مردم نیست و اصلا نمی تواند نیازمندی های جامعه مدرن و پیشرفته امروز را پاسخگو باشد. بدین ترتیب پیروزی انقلاب اسلامی برخلاف اندیشه حاکم « نشان داد که ادیان بویژه دین اسلام، با گذشت زمان و توسعه مدرنیزاسیون نه تنها به پایان راه خود نرسیده اند؛ بلکه هنوز بعنوان مهم ترین راه نجات بشریت از ظلم و بیدادگری مطرح می باشند»[۳۸]. با پیروزی انقلاب و استقرار نظام سیاسی مبتنی بر اسلام، همه مسلمانان در جهان هویتى تازه یافته و احساس عزت و شخصیت اسلامى در آنان دمیده شدو در نتیجه کوششى که در طول دهها سال از سوى قدرتهاى استعمارى و استکبارى براى تحقیر مسلمانان به کار رفته بود، نقش بر آب گشته و در تمام عالم گرایش به اسلام روبه رشد و گسترش گذاشت و حتی اسلام گرایان در برخی از کشورها تا بدانجا پیش رفتند که در صدد تشکیل حکومت اسلامی در کشورهای خود برآمدند.

مرجع : کمیته علمی همایش بین المللی دکترین مهدویت

نظری بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس