تو هستی تا ما هستیم !
خاطراتی که نباید فراموش کرد .
سفیر خوزستان بنقل از رهسپارقدیمی:از جمله خاطراتی که هرگز نباید فراموشان بشود ، خاطرات روزهای خلق حماسه های بزرگ دفاع مقدس است .
خاطرات ایثارگری و رشادت دلاورمردان و حماسه سازان هشت سال دفاع مقدس که با عشق و دلدادگی به امام و رهبرخویش ، در هر شرایطی لبیک گفتند و او را تنها نگذاشتند .
این روزها مصادف است با روزهای حضورمان در شهرک دارخوین آبادان در سال ۱۳۶۱ . روزهایی که خود را آماده می کردیم برای شرکت در عملیاتی بزرگ و سرنوشت ساز . عملیاتی که افق آینه آن به آزادی خرمشهر به اسارت رفته ، ختم می شد …
شیرینی و حلاوت هر پیروزی زمانی ارزش بیشتری پیدا می کند که زحمت و تلاش بیشتری برای بدست آوردن آن کشیده شود . وقتی قرار است خرمشهر آزاد شود ، همان خرمشهری که دشمن تصور می کرد با فتح آن بر دروازه های تهران دست خواهد یافت ! باید زحمت زیادی کشید ، باید گرمای طاقت فرسای دشت های داغ و سوزان خوزستان را در این موقع از سال تحمل کرد و ساعت ها پیاده رفت و راه پیمود تا حلاوت و شیرینی پیروزی صد چندان شود …
مثا این روزهایی در سال ۶۱ نیروهای زیادی خود را آماده می کردند تا با عبور از رودخانه خروشان کارون و گذر از بیابان های لم یزرع حدفاصل جاده اهواز آبادان و اهواز خرمشهر ، بر خاک پاک خرمشهر بوسه زنند و به آن قطعه از سرزمین مادری خویش بگویند :
” توهستی تا ما هستیم ! “
۱۳ کیلومتر پیاده روی که راهی نیست !
گرمای ۵۰ درجه این روزها که حرارتی ندارد !
ضدهوایی های چهارلولی که بر روی جاده اهواز خرمشهر انتظار گام های استوار بسیجیان ما را می کشیدند ، که توانی نداشتند !
این پاهای استوار و دل های داغ و سینه های مشتاق رزمندگان اسلام بود که شهادت طلبانه همه این سختی ها را به راحتی تحمل کردند تا سرانجام خرمشهر آزاد شد …
پست های مرتبط
درباره نویسنده
