کمپوت رب گوجه

مصاحبه گر :

ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود روی زمین افتاد و زمزمه میکرد

دوربین رو برداشتم و رفتم بالای سرش

داشت آخرین نفساشو میزد

ازش پرسیدم این لحظات آخر چه حرفی برای مردم داری

با لبخند گفت: از مردم کشورم میخوام وقتی برای خط کمپوت میفرستن.

عکس روی کمپوت ها رو نکنن

گفتم داره ضبط میشه برادر یه حرف بهتری بگو

با همون طنازی گفت… آخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده …!

نویسنده : `*•.¸سائلـــ العباس`*•.¸

برچسب ها:,
یک دیدگاه

نظری بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس