مجموعه رباعی پیامک عشق

آرشیو مطالب

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مادر شهید والامقام غلامحسین عنایت الهی آسمانی شد

ادامه مطلب »

مجموعه رباعی پیامک عشق

سفیر خوزستان : مجموعه رباعی”پیامک عشق”حاصل تلاش شاعرتواناوخوشنام شهرستان دزفول”آقای رجبعلی نیسی”منتشرشد.

این مجموعه شامل ۱۹۶رباعی میباشدکه توسط انتشارات فقه شهرستان قم در۱۰۴صفحه وتیراژ۵۰۰۰نسخه به منظوراستفاده دوستداران فرهنگ وادب فارسی روانه بازار شده است.رجبعلی نیسی از شاعران آیینی ودفاع مقدس است که تاکنون کارنامه قابل قبولی ازخودبه یادگارگذاشته است.

آثاری همچون ستارگان اشک..ملکوت اشک..ماه ونی..کوچه بنی هاشم..اشک ولبخندسرخ..ونردبان واژه ها ازسری کتب منتشرشده این شاعرارزشمنداست.شایان ذکراست رمان مستند”خاطرات اتاق نگهبانی”ایشان نیزمجوزچاپ دریافت نموده که بزودی دراختیارعلاقه مندان قرارخواهدگرفت..ایشان که چندسال است ازبیماری قلبی به شدت رنج میبرند درمورد کتاب مذکورعنوان کرد
که (شایداین آخرین اثرحقیرباشد)شایان ذکراست پزشکان بیماری قلبی نامبرده را جدی ونیازمندپیوندقلب تشخیص داده اند که محتویات کتاب رمان نامبرده بی ارتباط بااین جریان نیست.سایت سفیر خوزستان برای همه خدمتگزاران صدیق فرهنگ این مرز وبوم به ویژه این شاعرنام آشنا ومردمی آرزوی سلامتی -عزت وتوفیق روزافزون دارد

2 پاسخ

  1. سلام.باتشکرمیخواستم بااجازه شماوشاعردورباعی ازکتاب پیامک عشق آقای نیسی تقدیم کنم.

    درخدمت خلق بندگی ماراکشت
    .از بهر دو نان دوندگی ماراکشت.هم محنت روزگار وهم منت خلق.ای مرگ بیاکه زندگی ماراکشت.افسوس که نان پخته خامان دارند.اسباب تمام ناتمامان دارند.آنان که به بندگی نمی ارزیدند.امروز کنیزان وغلامان دارند

  2. سلام واحترام. شعری از آقای رجبعلی نیسی در وصف شهیدان غواص. لطفاً نمایش دهید. باتشکر. سید رضا موسوی

    ای بالهای از کبوتر مانده باقی

    از من فقط یک شعر دیگر مانده باقی

    باران کویر باورم را می شناسد

    پروازهای آخرم را می شناسد

    دریا چرا با عامها از خاصها گفت؟ 

    از موجهای سرخ، از غواصها گفت

    مردان دریا سر به زیر خاک بردند

    تا قله ی قاف آتشی نمناک بردند

    دریا شناسان! بی شما ساحل نشینیم

    ننگ است بی یاد شما غافل نشینیم

    با دست های بسته گویا در قنوتید

    با موجها پیوسته گویا در قنوتید

    جانم دخیل دستهای بسته تان است

    عشقم صدای در گلو بشکسته تان است

    ای سر نهاده جملگی بر دوش دریا

    تشییع تان زیباست در آغوش دریا

    ما غرقه بودیم و شما خود را رساندید

    بر ساحل امیدواری ها نشاندید

    ای وسعت پروازتان از حد فراتر

    هفت آسمان ررا از زمین، راه آشناتر

    درخواب دریا دیده ام پروازتان را

    گلدسته های تشنه ی آوازتان را

    در خاک، خواندید آسمانی ربنا را

    زیباترین نجوای حول حالنا را

    میخواستید از خاک تا سر بر ندارید

    سی سال چشم مادران را وا گذارید

    از ما بگیرید اینهمه بن بستمان را

    با دستهای بسته ی خود دستمان را

    رجبعلی نیسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *