گلوله زمانی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سفیر به روایت از برادر رزمنده و جانباز احمد رضا بهمنش :
در تایخ نهم آبان سال ۱۳۵۹ عراقیها عملیاتی را شروع کردند . آنها معمولا اول صبح شروع به حمله می کردند و به نظر می رسید یا به عملیات شبانه اعتقادی نداشتند یا درشیوه جنگی آنها نبود . من در لشکر ۲۱حمزه واقع در نزدیکی جبهه شهدا مستقر بودم سنگرهای ما در یک رشته تپه به شکل عدد ۷ که راس آن تقریبا متمایل به عراقیها بود واقع شده بود بچه های خط راس دیگر به تیر احتیاج داشتند چون زاغه مهمات طرف ما بود سروان آقایی گفت که برای آنها تیر ببرم(در آن سالها من از نظر بدنی قویتر از بقیه دوستان به حساب می آمدم)
صندوق تیر را که خیلی هم سنگین بود گرفتم وچون میخواستم زودتر به آنها برسم تصمیم گرفتم از روی خط حرکت نکنم بلکه از سطح پایین بین دو ظلع مثلث بروم، چند قدمی که حرکت کردم یک سری گلوله چند متری من به زمین خورد کمی صبر کردم دوباره همان کار تکرار شد .
احساسم این بود که مثل فیلمهای وسترن یک نفر مرا زیر نظر گرفته و نمی خواهد بگذارد من به مقصدم برسم ولی هرچه اطرافم را نگاه کردم در ارتفاعات کسی را نمی دیدم . حسابی ترسیده بودم بعد از چند بار تکرار اوضاع کمی آرام شد ومن خودم را به سرعت به بچه ها رساندم وقتی موضوع را برای دوستان تعریف کردم بچه ها همه جا را بررسی کردند ولی خبری از عراقیها نبود .
بلاخره بعدازظهر عراقیها عقب نشینی کردند چند روز بعد چون سرگروهبانمان گزارش کرده بود که دزفولیهای انتقالی حسابی مقاومت کرده اند یک گروهبان را از تهران برای تشکر فرستاده بودند وقتی من جریان اتفاق را برایشان تعریف کردم خندید ند وگفتند که اینها خمپاره یا توپ زمانی بوده اند . شاید باور نکنید ما آن روز حتی مفهوم گلوله زمانی را نمی فهمیدیم!
۲ نظرات
ضمن سلام و تشکر از آقای بهمنش
خاطرات امثال شما ما را با جنگ بیشتر آشنا می کند
………………………………………………………………….
سلام و تشکر از آقا صادق عزیز بخاطر ارسال نظر
با سلام و ادب و احترام
از برادران عزیزم جناب آقای بهمنش و پژوهیده برای درج خاطرات جنگ تشکر می کنم.
لازم به ذکر است ، روزهای اول جنگ تحمیلی هیچ کس اطلاعات درستی از نوع گلوله ها و ترکش خمپاره و توپ نداشت ، حتی برادران ارتشی که آموزش دیده بودند. (البته آموزش تئوری)
چند صباحی از جنگ گذشت و تعدادی از رزمندگان با ترکش خمپاره و توپ شهید و مجروح شدند تا متوجه شدند که ترکش یعنی چه؟
والعاقبه للمتقین – یاحسین(ع)
………………………………………………………………
سلام برادر بزرگوار زارع
جنگ هشت ساله دفاع مقدس نوجوانان و جوانان ما را به خود باوری رساند و ما همه چیز را در جنگ تجربه کردیم و به خود باوری رسیدیم .موفق باشید