دمی با همرزمان ، بیاد شهدا (اربعین حسینی بیاد شهدای گردان حمزه سیدالشهدا(ع)
توفیقی حاصل شد تا اربعین امسال در کنار رزمندگان دلاور گردان حمزه (ع) شهرستان اندیمشک باشم .برنامه ای که به همت کانون فرهنگی هنری غدیر این شهرستان تدارک دیده شد ه بود.
گردان حمزه (ع) یکی از گردانهای خط شکن لشکر ۷ ولی عصر(عج) در دوران دفاع مقدس است. این گردان با نام فرمانده دلاورش شهید حمید صالح نژاد گره خورده است نامی که هیچ وقت از ذهن بچه های اندیمشک محو نمی شود .
اینجانب توفیق داشتم که با تاسیس این گردان در سال ۱۳۶۳ تا پایان سال ۱۳۶۴ همراه شهیدان صالحی،طیب طاهر . نونچی و تعداد دیگری از رزمندگان شهرستان دزفول روزه خوشی در کنار همرزمان اندیمشکی خود داشته باشم
قسمت اول
دیدن بچه های دفاع مقدس برای خودش حکایتی دارد .حکایتی غریبی که فقط بچه های دفاع مقدس آنرا با تمام وجودشان درک میکنند .
هرچند قیافه ها عوض شده و موهها سفید و طراوت جو انی کمرنگ شده بود ولی باز هم هنوز صداقت، سادگی،صلابت و صمیمیت را به وضوح در بین این بچه ها میتوان دید
صحبت ها از روزگاران پیش بود از سالهای نبرد و دلدادگی آخر اینها همرزمان شهیدان صالح نژاد،اکبری،نونچی ،جاری،رحمانی،ایزدپور ،اسلامی ،حسین زاده و ……بودن
این رزمندگان بهترین روزهای زندگی خود را در کنار این شهیدان سپری کرده اند . هنوز هم وقتی به جمع آنها می پیوندی حرفشان از شهدا است.کلامشان از رفتن یاران و جاماندن آنها.ولی امیدوار که نگاه شهدا همچنان به آنها است
انشاالله در چند مطلب خاطراتی که دوستان در این برنامه بیان نمودن درج می شود
روایت حاج حسین نظری از عملیات بدر
حاج حسین نظری از عملیات بدر گفت از روز هفتم و از بچه های گردان حمزه (ع) از پاتک عراق و مظلومیت بچه های امام خمینی (ره)حاج حسین گفت که در آن هیاهوی نبرد و بارش گلوله توجهمان از نماز قطع نشد و از توجه کردن شهید ابراهیمی به خواندن نماز اول وقت در زیر پاتک شدید دشمن
او اینچنین گفت: شهید ابراهیمی دستور داد که هر چه گلوله آرپی جی هست جمع کنید و جلوی حسین بگذارید و من به او گفتم چرا من؟ مگر آرپی جی زنها نیستن ؟جواب داد شما باید تانکها را بزنید حاج حسین وقتی نگاهی به تانکهای صف بسته عراقی ها میکندکه اتفاقآ در تیرس آرپی جی ها هم نبودن آنها را یک به یک می شمرد و میبیند که تعداد گلوله های آرپی جی که چیزی حدود پانزده گلوله است تازه اگر همه گلوله ها را به هدف بزنم باز تعدادی زیادی از تانکها میماند و تعداد گلوله ها با تانکها قابل قیاس نیستن
در همین حالت تفکر شمارش تانکها و نگاه به گلوله ها شهید اکبری یکی از فرمانده دلاور گروهان گلوله ها را برمیدارد و با کمک یکی از رزمندگان به جلو می رود تا برد گلوله آرپی جی به تانکها برسد حاج حسین نظری می گفت وقتی شهید اکبری بعد از شلیک گلوله های آرپی جی برگشت دیدم که بر اثر شدت شلیک گلوله ها ازگوشهای شهید اکبری خون بیرون زده بود و خون بحالت خشک شده در کنار گوشهای این عزیز دیده می شد
در این برنامه حجت الاسلام عطارزاده ، آزاده دلاور سید نبی موسوی و رزمنده دوران طلایی دفاع مقدس حاج حسین اسلامی پور خاطراتی از دفاع مقدس بیان نمودن
همچنین زیارت پر فیض عاشورا و زیارت اربعین و ذکر مصائب سرور و سالار شهیدان توسط برادر بهروز زارعی قرائت کردید.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و مارستگار
سید عزیزاله پژوهیده
















