خاطره‌ای از شب عملیات کربلای۴ او دیگر تشنه نبود… سفیر: شب عملیات بود . عملیات کربلای ۴. هرکس به مقتضای روحیه‌اش مشغول انجام کارهای عقب مانده‌اش بود،