- یکشنبه, اسفند 18, 1392, 11:12
- سایت ها و وبلاگ ها
- 235 بازدید
صحنه اول
تازه از عملیات فتح المبین برگشته است ؛ بیماری سخت پدر، امانش را بریده است ؛ حال پدر گاهی خوب و گاهی تا سر حد مرگ پیش می رود و قلب «محمد رضا » را می لرزاند ؛ بیش از یک ماه در بیمارستان تنها با پدر همراز و همدرد می شود تا شاید التیام بخش درد جانکاه پدر باشد اما تقدیر چنان است که او می باید در 16 سالگی مسئولیت خانواده را عهده دار شود ... در شبی تلخ و سرد در دیماه 61 روح پدر به آسمانها پرواز می کند و او چشم به آسمان تا صبح می گرید و از خدا مدد می جوید...
صحنه دوم ...
ادامه مطلب